بحران جدی سرمایه در صنعت مطبوعات

در نیمه اول سال 2008 ، وضعیت مالی بنگاههای مطبوعاتی چندان رو به راه نبود و با کاهش ارزش این بنگاهها، مشکلات سرمایه گزاران شرکتهای نشر و توزیع بیش از پیش نمایان شد.

در این دوره، برخی بنگاهها از فهرست مبادلات سهام بازار نیویورک خارج شدند. یکی از این بنگاهها، The Journal Register بود زیرا قیمت سهام این شرکت به کمتر از یک دلار کاهش یافت و برآورد ارزش بازار سرمایه آن به حدود 12 میلیون دلار تنزل پیدا کرد. بر این اساس لازم بود که کمتر از یک پنجم این ارزش سرمایه در تابلوی اصلی (big board) داد و ستد شود.

 

داد و ستد سهام گروه رسانه ای سان تایمز (The Sun – Times Media Group)  نیز به کمتر از یک دلار تنزل یافت و با سقوط ارزش سرمایه بازار آن به 61 میلیون دلار ، این شرکت نیز در آستانه خروج از بازار سهام نیویورک قرار گرفت.

 


اگرچه نوع مدیریت این شرکتها در سالهای اخیر موجب افزایش شهرت آنها شده است اما نگرانی سرمایه گزاران امیدوار آنها، نشان از مواجهه شرکت های مطبوعاتی با مشکلات موجود در بازار دارد.

 

در این اثنا، بنگاه سرمایه گذاران مودی (Moody’s investor service) به کمک بنگاههای فوق شتافت و توانست نرخ بدهی های شرکت های نیویورک تایمز و مک کلاتچی (Mc Clatchy co.) را کاهش داده و بسیاری از خسارتهای رسانه های دیگر را جبران نماید.

 

سایر رسانه ها نیز با مشکلات دیگری از قبیل موضوعات مرتبط با سرمایه دست به گریبان هستند. هم اکنون شایعه ها از این قرار است که خانواده Sulzberger در پی سازوکارهای حمایتی یا پیدا کردن شرکای مناسب برای پشتیبانی شرکت نیویورک تایمز هستند تا این شرکت ها را در نبرد با بعضی از سهامداران خود، بویژه سهامداران مخالفت جویی که به عضویت هیأت رئیسه این بنگاه درآمده اند، تقویت نماید. نبرد ناشایست دیگری نیز از همین نوع، در بین صاحبان سهام شرکت Media General در جریان می باشد.

 

درحال حاضر حدود نیم دو جین از شرکت های دولتی ایالات متحده، مشاورانی را به خدمت گرفته اند تا انتخابهای راهبردی (strategic options) آنها را مشخص کنند یا برای فروش محصولات بیشتر به مشتریان، چهره خوشنامی از آنها در بازار ارائه نمایند؛ ساختار سازمانی آنها را مهندسی مجدد کرده و یا در صورت بد بودن اوضاع، ضمن اعلام ورشکستگی شرکت، کسب و کارشان را تعطیل نمایند.

 

تمامی این اتفاقها نه فقط به خاطر این است که صنعت مطبوعات، غیرقابل دفاع شده است – بنگاههای عمومی در سال گذشته به طور متوسط 17 درصد عایدی داشتند – بلکه از این رو است که بیشتر آنها دارای بدهی های هنگفت هستند و هیچ طرح قابل قبولی برای رشد و توسعه در آینده ندارند. در نتیجه، سرمایه گزاران منتظر توقف هزینه ها، کاهش بدهی ها، تقویت عایدی ها و افزایش سود سهام (dividend) هستند به گونه ای که آنها بتوانند خسارات ناشی از سرمایه گزاریهایشان را جبران نمایند. [بسیاری از شرکت ها در دوره های رونق کسب و کار خود علاوه بر بالابردن هزینه های جاری و استقراض جهت سرمایه گزاری  های بیشتر، بی محابا دست به ریسک های نامطمئن می زنند! لیکن هرگاه به دلایل مختلف، عایدات آنها کم شود یا به دوران رکود برسند، اوضاع سریعاً بر عکس خواهد شد.]

 

مشکل چنین سناریویی این است که با اتخاذ آن، دست بنگاههای مطبوعاتی از منابع مورد نیاز جهت توسعه ابتکارات و راه اندازی کسب و کارهای جدیدی که باعث می شوند تا ضمن ارتقاء چشم اندازهای جدید مدیریتی، ایده های الهام بخش و نوآوری های بدیع حاصله بتواند احساسات سرمایه گزاران را برانگیخته نماید، خالی خواهد شد.

 

آنچه امروزه بیش از پیش، بنگاههای مطبوعاتی به آن نیاز دارند فقط داشتن مدیران کارآمد نیست، بلکه آنها به رهبرانی نیاز دارند که دارای توانمندی، اشتیاق و غیرت باشند و در چشم انداز سازمان به تجدید ساختار آن توجه داشته باشند.

 

اگر شرکتها به این سمت حرکت نکنند در آینده نزدیک ، بسیاری از منابع حیاتی خود را برای ادامه فعالیتهایشان از دست خواهند داد.

بازگشت
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد